مقاله دارای اسپویل است

در سالیان دور، چه در واقعیت و چه در داستان ها، همیشه گروه‌هایی وجود داشتند که برای مردم مزاحمت ایجاد میکردند و دائما مردم را به قتل میرساندند. هرکدام از این گروه ها هدف مهمی را دنبال میکردند که همین هدف همیشه باعث طمع آنها میشد. یکی از این گروه ها گروهی مرموز از مصر باستان است که اولین بار در نسخه آخری که منتشر شد یعنی Assassin's Creed Origins، به گیمرها معرفی شد. در این مقاله سعی داریم شمارا با اهداف و محوریت کلی این گروه مرموز آشنا کنیم...

در 1334 سال قبل از میلاد مسیح شخصی بنام فرعون اسمنخ‌کارع که دارای قدرت زیادی بود مکان مخفی را پیدا کرد که در آن اشیای اسرار آمیزی از تمدن اولیه قرار داشت. که بنظر میرسد یکی از آنها سیب بهشتی یا سیب عدن بود. او که قدرت و اطلاعات کافی برای استفاده از آن وسایل را نداشت، تصمیم گرفت گروهی را تشکیل دهد و با مطالعه بر روی آن اشیا به قدرت باور نکردنی برای کنترل کردن انسان ها دست یابد. او قبل از انجام دادن هرچیزی از دنیا رفت اما گروهی که تشکیل داده بود یعنی Order of The Ancient، به کار خودش پایان نداد و تا هزاران سال بعد هدف خودش یعنی دست یابی به اشیا تمدن اولیه را ادامه داد. مقبره اسمنخ‌کارع توسط اعضا گروه Order of The Ancient مخفی شد اما بنظر میرسد که مقبره او در نزدیکی همان مخفیگاه تمدن اولیه است. تا سال ها بعد یعنی تقریبا 1000 سال بعد، اما همچنان سال‌ها قبل از میلاد مسیح، محفل به کار خودش ادامه داد و روز به روز قدرتمند تر از قبل شد. حالا این پادشاه بطلیموس سیزدهم بود که به همراه خواهرش کلئوپاترا بر مصر باستان سلطنت میکرد. محفل که حالا قدرتمند تر از همیشه بود با استفاده از نفوذ و قدرت خود و همچنین بی مسئولیتی بطلیموس سیزدهم تقریبا امور کل مصر را بر دست گرفت تا به سیب عدن که قدرتمند ترین سلاح جهان بود دست یابد و همچین کل مصر را به سلطه خویش درآورد. اما در این راه چند مانع در راه آنها وجود داشت... یکی از آنها ملکه کلئوپاترا بود که به راحتی زیر بار رشوه و حیله نمیرفت و کار محفل را سخت کرده بود، دقیقا برخلاف برادرش بطلیموس! محفل با کمک نفوذی که داشت در 48 سال قبل از میلاد عیسی مسیح، کلئوپاترا را از مصر بیرون انداخت تا اعضایش بتوانند به راحتی هرچه تمام تر نفوذ خودشان را در مصر باستان ادامه دهند. مانع دوم شخص نگهبان یا مد‌جایی بنام بایک از سیوا بود که این آشفتگی اوضاع را میدید. او کم کم با اطلاعاتی که به دست آورد از گروه بسیار محرمانه و کاملا مخفی Order of The Ancient باخبر شد و تصمیم گرفت که جلوی آنها را بگیرد. اما محفل از هدف بایک باخبر شد و او و پسرش را گروگان گرفت. بایک وقتی بهوش آمد خودش را در یکی از مخفیگاه های محفل دید سپس متوجه اعضای اصلی این محفل شد که همه در آن مکان حاضر بودند. اما او دست از مبارزه برنداشت و سعی کرد با آزاد کردن خودش به کمک پسرش جلوی محفل را بگیرد، بی‌خبر از اینکه محفل قدرتمند تر از این حرفا است. او در این راه به اشتباه و بخاطر جاخالی دادن یکی از اعضای محفل از حمله بایک، پسرش را کشت... قبل از ادامه دادن و تمام کردن این مقاله بهتر است از اعضای این محفل به همراه لقب های عجیبشان اسمی بیاوریم. 

اسمنخ‌کارع ( موسس) 

آکتائئون (کرکس) 

آمپلیوس (دستیار رهبر) 

آگوستوس (دستیار رهبر) 

برنایک (تمساح) 

یودوروس (کرگدن) 

فلاویوس (شیر) 

هتپی (مارمولک) 

جولیوس (دستیار رهبر) 

خلیست (کفتار) 

کتسوس (گوسفند نر) 

لیویوس 

لوسیوس (شغال) 

مدونامون (لک‌لک) 

پوتینوس (عقرب) 

پتاهموس (فراماسون) 

رایا 

راجک (ماهیخوار) 

روفیو (رهبر) 

تکیتو (جلاد) 

تاهارقا (سوسک) 

ثموتیموس 

گنادیوس

این بود تمامی اعضای گروه Order of The Ancient در زمان بایک، بعد از کشته شدن پسر بایک توسط خود بایک، اتش انتقام اورا فراگرفت و تصمیم گرفت کل اعضای محفل را بکشد و تقریبا موفق هم شد و این گروه را تقریبا ریشه کن کرد اما یک انسان نمیتواند یک محفل بین‌المللی را با دست خالی منقرض کند. تک و توک اعضای باقی مانده بعلاوه شعبه های خارج مصر با هم دیگر کارشان را ادامه دادند و تقریبا تا جنگ های صلیبی با همین نام فعالیت کردند و دوباره قدرتمند شدند. تا جایی که یکی از قطب های جنگ های صلیبی بودند. اما در زمان الطایر و جنگ های صلیبی نام این گروه به محفل تمپلار ها یا Templar Order تغییر یافت و تا حالا نیز به همین نام شناخته میشود. درواقع این اسمنخ‌کارع بود که با تاسیس این گروه تا هزاران سال نام این گروه قاتل و پر دردسر و همچنین دشمن همیشگی اساسین ها را زنده نگه داشت. محفل تمپلار ها تا سرتاسر جهان انتشار یافت  از اروپا گرفته، تا آسیا و آمریکا. فعالیت آنها در شعبه هایی از این محفل با هدف همیشگی دست یافتن به سیب عدن و کنترل مردم ادامه یافت.

نشانه آنها قبل از جنگ های صلیبی علامت مار بود و اعضای اصلی این گروه برای اداء احترام ماسکی را بر صورتشان میزدند. در ادامه نیز بعد از جنگ های صلیبی علامت تمپلار ها به شکل صلیب درآمد و شعاری نیز برای آنها وضع شد.